هر گوشه از ایران عزیزمان این ماه با آداب ویژه ای همراه است؛ مراسمی کهن که ریشه در فرهنگ هر دیار دارند و رنگ و بویی خاص به این میهمانی می بخشند.
ماه رمضان با نوای دُم دُم سحری حال و هوایی دیگر پیدا می کند. در قدیم که خبری از ساعت زنگ دار، تلفن همراه و رادیو و تلویزیون نبود نوای دَمام در کوی و برزن می پیچید و روزه داران را از رسیدن سحر مطلع می کرد. دُم دُم سحری به معنای دَمِ سحر است. به طور معمول سه تا چهار نفر در زمان سحر به صورت گروهی در کوچه ها به راه می افتادند و با خواندن شعرهایی در وصف ماه رمضان مردم را بیدار می کردند.
در قدیم آواز دم دم سحری بدون ساز اجرا می شد و چون همه منازل درهای چوبی داشتند مردم را با در زدن بیدار می کردند. بعدها دمام به عنوان یکی از آلات موسیقی سنتی به این آیین افزوده شد.
محمد یا رسول الله، علیاً یا ولی الله، السلام السلام یا شهر رمضان یا شهر صیام علیک السلام، هذا شهر المغفره یا شهر مبروک علیک السلام، آمنک الله بالله اَسکنک الله جنه، رحیم الله لدنهُ، جمیعاً النّار و العذاب، عبادالله ذکرالله یرحم کم الله، لا اله الا الله، یاایها المومنون، یا ایها المسلمون...
خداوندا تو ستاری، همه خوابند تو بیداری، به حق خود که بیداری، همه عالم نگه داری.
شعرهای این آیین در هر شب تکرار می شوند؛ اما در شب های اول با عبارت السلام یا شهر رمضان همراه است و در شب آخر به جای همه سلام ها، الوداع خوانده می شود تا آداب خداحافظی با ماه رمضان را به جای آورند.
ریتم دمام نیز به صورت سه ضربی است و به صورت بداهه با نوای خواننده نواخته می شود. نوازندگان این نوع موسیقی از یک ساعت و نیم قبل از اذان صبح کار خود را در کوچه ها آغاز می کنند و صدای شان 10 تا 15 دقیقه قبل از اذان هم به گوش می رسد.
نوازندگان، سحری خود را قبل از نواختن دم دم سحری نوش جان می کنند و در چند دقیقه مانده به اذان آب یا نوشیدنی می نوشند تا تشنگی امان شان را نبرد.
امروزه آوای دم دم سحری تنها از برخی محله های قدیمی شهر بوشهر از جمله محله دهدشتی، کوتی، بهبهانی، شنبدی، جبری به گوش می رسد.نوای "آبی بنوش" نیز قبل از اذان صبح در برخی کوچه ها شنیده می شود:آبی بنوش لعنت حق بر یزید کن، جان را فدای مرقد شاه شهید کن، آبی بنوش تشنه لبان را بیاد کن، لعنت به شمر و خولی و ابن زیاد کن. دلیل خواندن آبی بنوش این است که بوشهر آب و هوای گرم دارد و تشنگی، روزه داران را آزار می دهد. این نوا یکی از سنت های قدیمی به شمار می رود که در شهرهای شمالی استان بوشهر به خصوص بندر ریگ رواج داشته است.
حنا بران یا حنای مراد یکی از سنت های کمتر شناخته شده ماه رمضان است که قدمت آن به بیش از یک قرن پیش می رسد و هنوز هم در برخی امامزاده ها و در میان زنان استان چهار محال و بختیاری رواج دارد. زنان از ظهر بیست و هفتم ماه مبارک رمضان در امامزادگان حلیمه و حکیمه خاتون شهرکرد گرد هم می آیند و رسم حنابران را به جای می آورند. روز بیست و هفتم ماه رمضان روز قصاص ابن ملجم مرادی -قاتل امام اول شیعیان- است و اهمیت زیادی نزد مردم دارد. زنان در این مراسم ظرف حنا را در صحن امامزاده می گردانند. هر یک از آنها یک قاشق از حنای خشک را در ظرف خود می ریزد و از ظرف حنای خود به دیگران هم می دهد. آنها مرادشان را از خدا می خواهند و سپس ظرف حنا را به خانه می برند.
ظرف حنای خشک تا روز عید سعید فطر در خانه می ماند و در این روز پس از مخلوط کردن با آب یا گلاب آن را بر کف دستان خود می گذارند.
رمضان با آیین کاسم سا همراه است که سفره های سحری و افطاری را رنگی دیگر می بخشد. این سنت بسیار ساده است و شامل شریک کردن دیگران در سفره سحری و افطاری می شود. هر کس داشته های سفره خود را با همسایه و دوستان و آشنایان به اشتراک می گذارد و برکت خانه اش را تقدیم آنها می کند. این رسم امروزه کمرنگ تر از گذشته رواج دارد؛ اما هنوز هم بسیاری از مردم به آن پایبندند.مردم در شب 21 ماه رمضان نیز حلوای نذری طبخ می کنند؛ بخشی از این حلوا متعلق به همسایه است، بخشی دیگر را بر سر سفره سحری می گذارند و مابقی را در روز عید فطر مصرف می کنند.نذری دادن بین لرستانی ها در این ماه آن قدر رواج دارد که کمتر نیازمندی از آن بی نصیب می ماند. از جمله خوراکی های این ماه چزنک رغو -یک نوع فطیر نازک و روغنی- است. سغدو نیز از غذاهای این ماه به شمار می رود؛ برنج مخصوصی که با آلو مخلوط و در درون شکمبه گوسفند پخته می شود.آبگوشت، شومی کوو (شامی کوکو)، نان برساق، سمنو، انواع آش، شله زرد، فرنی، حلوا و شیربرنج نیز از جمله اجزای سفره ها در این ماه هستند و در اختیار همسایگان نیز قرار می گیرند.
آیین شوخوانی یا شب خوانی یا مراسم سحری خوانی که دیگر مناطق مانند ترکمن صحرا یا لرستان اجرا میکنند اما این مراسم به شکل دیگری اجرا میشود. در بیرجند در هر محله چند مرد خوش صدا به بامها میروند و مشغول به خواندن دعا در سه نوبت میشوند تا اهالی با شنیدن صدای آنها از خواب بیدار شوند و آماده سحری شوند.
در آخرین روز از رمضان، هنگام سحر و در مراسم شوخوانی، با خواندن مناجاتهایی با رمضان وداع میکنند.
در کنار شوخوانی، برخی مناطق از جمله مردم طبس و بشرویه، مراسم طبلزنی را اجرا میکنند. این مراسم هر شب ماه رمضان به این شیوه اجرا میشود که طبل نوازان ماهر از سه ساعت پیش از نماز، به زدن طبل در محل مشغول میشوند. این مراسم در سه نوبت و با فاصله یک ساعتی اجرا میشود. نحوه طبل زدن در هر نوبت با دیگری متفاوت است تا مردم متوجه زمان باقی مانده تا سحر بشوند.
در منطقه بیرجند و اطراف آن مراسم رمضان خوانی است. جوانان و نوجوانان محل در دستههای چندنفریدر محله میچرخند و به خانه ثروتمندان و سرشناسان میروند و از آنها طلب انعام میکنند. هدف از این کار جمعآوری نذورات برای برگزاری افطاری است. این مراسم با اجرای اشعار، خواندن دعاها و آرزوی توفیق برای صاحب خانهها از سوی جوانان انجام میگیرد.
در ماه مبارک رمضان به دیداراهل قبور میروند. مردم به ویژه طبس این رسم را دارند. آنها هر پنجشنبه ماه رمضان به گورستانها میروند و سفره افطار خود را در کنار مزار عزیزانشان میچینند.
در کنار آیین و رسومی که بزرگترها اجرا میکنند، انجام بازی از سوی کودکان با مضامین رمضانی، قابل توجه است. بازی «رمضان الله، الله رمضان» از برنامههایی است که نه تنها بچههای منطقه جنوبی خراسان بلکه مناطقی همچون شاهرود، قم، کاشان، یزد، خراسان جنوبی، کرمان و سیستان و بلوچستان و بیشتر در روستاها انجام میشود. بازی به این شیوه اجرا میشود که همه بچهها با هم یک گروه متحد شکل میدهند و یک نفر به عنوان سرگروه انتخاب میشود. سرگروه کسی است که برای اوین بار روزه بر او واجب شده و روزه داری میکند. گروه اشعاری میخوانند و سرگروه باید به آنها پاسخ دهد.
در روز بیست و هفتم رمضان مصادف با روز کشته شدن ابن ملجم مرادی، مراسمی با نام کفچلزی یا ملاقهزنی برپا میشود. در این مراسم، زنان دور هم جمع میشوند و کشته شدن ابن ملجم قاتل حضرت علی(ع) را جشن میگیرند.
طبق این مراسم، زنان در ایام رمضان به در خانه اهالی میروند و با ملاقه به در میکوبند و بانوی خانه پول یا مواد غذایی مانند خرما یا آرد داخل سبد آنها میگذارد. آنها با آن مبالغ برای خود پارچه تهیه میکنند و لباسی میدوزند تا در جشن روز بیست و هفتم بپوشند.
قرآن خوانی از دیگر آداب مردم خراسان جنوبی در رمضان است. در پایان رمضان، شخصی که در دوره قرآن سوره «الرحمن» یا «یس» به او رسیده، با شیرینی یا خرما از مردم پذیرایی میکند و کسی که به او سوره «توحید» رسیده، در روز عید فطر آشی به نام «قل هوالله» میپزد و میان مردم پخش میکند.
از باورهای دیرین ترکمنها درباره ماه مبارک رمضان، شگون و ثواب رویت ماه در آسمان است. ترکمنها از زن و مرد تا کوچک و بزرگ در آخرین شب از ماه شعبان به بامها میروند تا از ثواب دیدن ماه بهرهمند شوند.
چند روز پیش از آغاز ماه مبارک رمضان، زنان ترکمن سجادههای دستباف خود به نام نمازلیق یا همان جانمازی را به مساجد هدیه میدهند تا زینب بخش این مکان باشد. آنها با نمازلیقهای بافت خود به مساجد میروند و مراسم غبارروبی را آغاز میکنند. گفته میشود زدودن غبار از مسجدها توسط زنان، معنای به استقبال رفتن ماه مبارک را میدهد.
یکی از سنتهای دیگر مردم این دیار اقامه نماز تراویح در سراسر ترکمن صحرا است. آنها در تمام شبهای ماه مبارک رمضان 20 رکعت نماز به همراه جماعت اقامه میکنند.در بین ترکمنها رسم است که هر روز چند خانواده برای افطار، نذر و صدقههای خود که بیشتر خرما و غذای آبکی مانند آش و سوپ است را به مساجد بیاورند و در کنار هم در مسجد افطار کنند.
در میان مردم ترکمن هم رسم سحریخوانی وجود دارد. در این منطقه هم مؤذن محله یا بعضی از همسایگان برای بیدار کردن اهالی محله سحریخوانی میکنند تا همه بتوانند وعده سحری را بخورند و خواب نمانند.
از سنتهای زیبا و ارزشمند ترکمنها در ماه مبارم رمضان، عیادت از بیماران است. آنها در این ایام، به دیدار بیماران، بزرگان قوم و ریش سفیدان میروند و صله رحم به جا میآورند.پیش از عید فطر، روز قوقن نام دارد. در این روز، زنان با کمک اعضای خانه، نانی روغنی به نام چافاتی میپزند و در بین همسایگان تقسیم میکنند.
حال و هوای ماه رمضان بر تازه عروس و دامادها نیز تاثیر می گذارد و آنها باید آماده برگزاری رسم روزوالون شوند. خانواده تازه داماد به بازار می روند و از انواع شیرینی ها و خوشمزه های این ماه تهیه می کنند. این خوراکی ها باید به زیباترین شکل در سینی های مخصوص چیده شوند و طی مراسمی به در خانه عروس خانم برسند. انواع شیرینی، نبات، نقل و افطاری در این سینی ها جای می گیرند. بد نیست بدانید که مردم استان فارس با انواع عرقیات گرم مثل گل گاوزبان، طارونه، نسترن، بهار نارنج، گلاب و یا شیر و خرما روزه خود را باز می کنند و انواع نان، رنگینک و زولبیا بامیه شیرازی نیز بر سر سفره افطاری آنها وجود دارد. قنبر پلو، کلم پلو و کوفته هلو نیز از غذاهای ویژه این ماه به شمار می روند.
آیین های قابل توجه استان اصفهان در ماه مبارک رمضان، آیین نخلگردانی است که از گذشته رواج داشته است؛ اما امروزه به تعدادی از روستاها در اطراف کاشان محدود می شود. مردم در شب 21 ماه رمضان و به نشانه عزاداری در شهادت امام اول شیعیان، نخل گردانی را انجام می دهند و به عزاداری می پردازند. نخل تابوت چوبی بزرگی است که نمادی از سوگواری در برخی مناطق ایران به شمار می رود و در ایام خاص آن را بر حمل می کنند و در شهر و روستا می گردانند
آذریهای شمال کشور با نزدیک شدن به ماه رمضان آیین «قاباخلاما» را به جا میآورند. طبق این رسم آنها از 3 تا 10 روز پیش از ماه رمضان با روزهداری به پیشواز آن میروند. استقبال از ماه مبارک تنها به روزه داری نیست. آنها با نزدیک شدن به رمضان، به نظافت مشغول میشوند و خانه و مساجد خود را برای یک ماه عبادت و بندگی آماده میکنند. نظافت خانه در میان زنان این منطقه به ویژه زنان روستایی اهمیت زیادی دارد چرا که معتقدند خانهای که برای شروع ماه رمضان پاک و تمیز نباشد، خیر و برکت ماه خدا، از آن دور میشود.
در برخی مناطق آذربایجان شرقی، مرسوم است هر خانواده بسته به توان خود، حیوانی را قربانی کند و از گوشت آن برای پخت غذا در طول ماه رمضان استفاده کند. آنها با این اعتقاد که این عمل برکت را به خانه میآورد، وعدههای سحری و افطار را با غذاهایی که از این گوشت قربانی تهیه شده، آماده میکردند. البته، سفره افطار مردم این خطه دو خوراک ملزوم دارد و آن خرما و نمک است. به اعتقاد مردم آذربایجان شرقی حضرت علی (ع) روزه خود را با خرما و نمک باز میکرد و بر همین اصل باید بر سفره آنها هم باشد.
در اکثر فرهنگها، بیدار کردن همسایگان و اهل محل برای سحری یک رسم متداول و مرسوم است. در فرهنگ مردم شمالغرب کشور هم آیین سحریخوانی با نام «اوباش دان» انجام میگیرد. در گذشته مردم روستا وقت سحر و اذان صبح را از حرکت ستارهها مشخص میکردند که از آن به «اولکرلر» یاد میکنند. بیدار شدن برای سحر در این منطقه علاوه بر مناجات خوانی موذن مسجد و نواختن طبل، با کوبیدن دیوار خانهها زنجیرهوار انجام میگیرد.
رسم «طاباغ اوروجی» برای خانوادههایی است که به تازگی دختر خود را عروس یا پسر خود را داماد کردهاند. طبق این رسم، خانواده داماد در سبد یا طبقی، چند لباس، شال، روسری و انواع شیرینی و میوه میچیند و به خانه عروس برده و هدیه رمضان میدهد.
یکی از خوراکهایی ماه رمضان پخته و برای سفره افطار آمده میشود، حلوای ماه رمضان مشهور به «ترَه حالواسی» است.
نان محلی «یاغلی فتیر» از خوراکهای معروف در این ماه است که در سفره اکثر آذریهای شمال کشور دیده میشود. اگر کسی بخواهد در این ماه نذری یا هدیهای دهد، این نان محلی را برای نذر تهیه میکند. به اعتقاد آنها با خوردن این نان، کمتر دچار گرسنگی میشوند.
از رسوم میان آذریهای شمال کشور، کیسه دوزی است. زنان در آخرین جمعه ماه رمضان به مسجد میروند و هرخانواده با تکه پارچهای نو برای خود کیسهای میدوزد که به آن کیسه برکت میگویند. با این اعتقاد که تا سال آینده بیپول نخواهند شد، درون کیسه چند سکه میاندازند و بر آن دعا میخوانند.زنان آذربایجان غربی روز 27 رمضان قصاص ابن ملجم یاد در مساجد گرد هم جمع میشوند و کیسهای با نام کیسه مراد یا کیسه لعن ابن ملجم میدوزند. آنها با هر کوک زدن بر این کیسه بر ابن ملجم لعن و نفرین میفرستند.
قوتو یکی از خوراکی های قدیمی کرمان است که بر اساس گفته های مردم خوردن آن مقاومت بدن را در برابر گرسنگی افزایش می دهد. تمام مواد مورد استفاده برای تهیه قوتو ریشه گیاهی دارد و در طبیعت کرمان یافت می شود که عبارتند از: هل باد و هل رسمی، سیاه دانه، تخم گشنیز، بذر کتان، کنجد، تخمه آفتابگردان، روپاس، شاهدانه، فلفل سیاه، دارچین، روناس، تخم کاهو، جو، رازیانه، موردانه، قهوه تاج، زیره سیاه کوه، بادیان، بادام، پسته و مرزنجوش و ...
کرمانی ها چندین نوع قوتو شامل مخلوط، پسته ای، نارگیلی، نخودی، چهل گیاه و ... تهیه می کنند؛ اما در ماه رمضان قوتوی چهل گیاه بازار داغ تری دارد. برخی از مردم این پودر را با زرده تخم مرغ و شیر مخلوط می کنند و می خورند تا توان شان افزایش یابد. کرمانی ها در مراسم شب های قدر نیز قوتو به همراه دارند تا توان شب زنده داری خود را بالا ببرند. حتا گاهی قوتو را به عنوان نذری نیز پخش می کنند.
ماه رمضان که از راه میرسد در گوشه و کنار کردستان ندای گوش نوازی شنیده می شود که حال و هوای خاصی به این ماه می بخشد. مرحبا مرحبا شهر الرمضان نوایی است که با آهنگی خاص خوانده می شود و در کوی و برزن طنین می اندازد. پس از مشاهده هلال ماه رمضان و تا 15 روز اول ماه رمضان، قبل از اذان عشا، موذن به پشت بام مسجد می رود و این نوا را سر می دهد:مرحبا مرحبا یا شهر رمضان، مرحبا مرحبا یا شهر تسبیح و التهلیل و تلاوت القران مرحبا، مرحبا مرحبا یا شهر الخیر و البرکت و الاحسان مرحبا. با پایان نیمه اول ماه مبارک رمضان الوداع به جای مرحبا خوانده می شود تا مردم خود را برای وداع با این ماه آماده سازند.
دعاخوانی همان مراسمی است که بسیاری از اقوام ایرانی با نام سحریخوانی انجام میدهند. برخی از مردم کرد آن را با نام سحریخوانی میشناسند. مراسم سحری خوانی با اجرای چندین موسیقی مخصوص در این ماه مبارک در مناطق مختلف انجام میشود که به آن موسیقی سحرخوانی می گویند. از میان این موسیقیها و نواها که برای بیدار کردن مردم بکار می رفت، آواز مرحبا و الوداع از همه مشهورتر است. از میان کردنشینان، مردم بیجار این آیین را با جدیت به پا میدارند. طبق سنت دیرینه، یکی از ریشسفیدان محله هنگام سحر بر بام خانه ادعیه میخواند و اهالی را برای سحر بیدار میکند. این رسم در قدیم در برخی مناطق با نام «پاشیو» معروف بود که در آن نوازندگانی با نواختن دهل، نقاره یا طبل، خبر از رسیدن سحر میدادند.
یکی از رسوم جالب کامیاران کردستان، پخت کلوچههای بندانگشتی برای آویختن به کیسه نمک است. با شروع ماه رمضان، زنان کامیاران کلوچههایی بسیار کوچک و یک شکل میپزند و آنها را به نخ میکشند. ریسه کلوچه را به کیسه نمکی که قرار است در خوراک ماه رمضان از آن استفاده شود می بندد تا خیر و برکت به اموالشان برسد.
مردم کویر نشین در گذشتههای دور از علم ستارهشناسی برای رویت ماه رمضان استفاده میکردند اما بعدها روش دیگری مرسوم شد. خادمان مسجدها با روشن کردن چراغی در گلدسته یا منطقهای مرتفع، به اهالی خبر از آمدن سحر میدادند. وقتی که چراغ خاموش میشد به معنی آن بود که فرصت سحری خوردن تمام شده است و اذان نزدیک است. یکی از مشهورترین چراغها، «چراغ ملاکاظم» خادم مسجد جامع کبیر یزد بوده که شهرت بسیاری داشته است. اگرچه این سنت از میان رفته اما یزدیها هنوز از آن سخن میگویند.از رسوم دیرین یزدیها که در مراسم عزاداری برای اهل بیت(ع) آن را ادا میکنند، آیین نخلبرداری است. مردم و هیاتهای عزاداری یزد در روز بیست و یکم رمضان مصادف با شهادت حضرت علی(ع) با لباسهای سیاه بیرون میآیند و با حرکت دادن نخل در شهر، آیین نخلبرداری را اجرا میکنند. نخل سازهای بزرگ و شبیه به تابوت است که از چوب و برگ نخل ساخته میشود.
بسیاری از اقوام در سراسر کشور، همزمان با نزدیک شده ماه رمضان، مقدمات استقبال از آن را فراهم میکنند. غبار از مساجد میروبند و خانه تکانی میکنند. یزدیها هم همین رسوم را دارند اما آنچه استقبال از رمضان را در میان آنها متفاوت میکند، برپایی آیین کلوخاندازون است. یزدیها در آخرین روز از ماه رمضان، به طبیعت میروند و بساط شادمانی به راه میاندازند. سفرههای رنگین مهیا میکنند و از آمدن ماه مبارک خوشحالی میکنند. معروفترین خوراک در روز کلوخاندازون پخت آش «شولی» است اما طبخ خوراکهای دیگری مانند آش خمیر، آش کشک، حلوای برنج، شله زرد و فالوده یزدی نیز در این روز مرسوم است. علت این نامگذاری ر در رسمی داشته که در گذشتهها انجام میگرفته است. مردم در پایان این روز، کلوخهای ریز به یکدیگر پرتاب میکردند از این رو، این آیین به کلوخاندازون مشهور است.
زنان یزدی در شبهای نوزدهم تا بیست و هفتم ماه رمضان، روضهای به نام روضه قنبر را به مناسبت ضربت خوردن مولای متقیان حضرت علی(ع) به پا میکنند. زنان در این روضهها به نیت برآورده شدن حاجب و رفع گرفتاری شرکت میکنند و نذری میدهند. آنها این روضه را به قنبر، یکی از غلامان حضرت نسبت میدهند و در این مراسم فردی شبیه به دراویش با پوشیدن لباس و کلاه سفید، نقش قنبر را ایفا میکند و چیزی شبیه به تعزیه انجام میگیرد. زنان با خواندن اشعار حزن آلود عزاداری میکنند.
از قدیمیترین آیینهای یزدیها که از باستان در این دیار رواج داشته مراسم دوست دوست است. در این مراسم عدهای از نوجوانان و جوانان گروهی را به نام قاشق زن یا کمچلی زن شکل میدهند و به در خانه هفت نفر از همسایگان میروند و با خواندن شعری به اسم دوست دوست، از آنهاخوراکی میگیرند. خوراکیها در آخر میان اعضای گروه تقسیم یا به بیماری داده میشود. عده ای از مردم اعتقاد دارند این کار باعث برآوردن حاجات و همدردی با یتیمان کوفه و همدلی با مولا علی (ع) است.
آماده کردن آجیل مشکلگشا در شبهای قدر و احیا طبق این رسم فرد حاجتدار ماهانه مبلغی را کنار میگذارد و در نهایت آن پول را در ماه رمضان به زن مومنی میدهد تا هفت مغز بخرد و آجیل مشکلگشا آماده کند و در مراسم خاصی بین 2 نماز در میان نمازگزاران تقسیم کند.
این آیینها ریشه در آیینهای کهن یزد دارد. این روز که از آن به روز قصاص ابن ملجم یاد میشود در بسیاری از فرهنگها مراسم و آیینهای مختلفی دارد. مردم یزد در این روز به جشن و شادی مشغولند و آن را مبارک میدانند. از این رو، کسانی که قصد برگزاری مراسمهای خواستگاری، بلهبرون، عقدکنان و عروسی دارند، این روز را انتخاب میکنند. تازه دامادها هم در این شب هدیهای به نوعروسان خود به اسم هدیه بیست و هفتمی میدهند. رسم دیگر در این روز، بستن حنا، پوشیدن لباس نو و دیدار با اقوام و دوستان است. افطاری مخصوص این شب شولی و کلهپاچه است. مولودی خوانی، دایره زنی و دوختن پیراهن مراد از دیگر آیینهای معروف یزدیها در روز 27 ماه رمضان است.
یزدیها هم مانند آذریها رسم کیسهدوزی دارند. آنها در روز بیست و چهارم رمضان میان نماز ظهر و عصر به نیت شفای بیماران پارچهای برش میدهند تا کار دوخت روی آن انجام شود. برای این کار، به در خانه هفت نفر از اهالی میروند و از آنها پولی دریافت میکنند تا با آن پارچه مورد نظر را بخرند. در روز بیست و هفتم به مسجد میروند و پارچه را برش میدهند. این رسم بیشتر در مسجد«امیر چخماق» یزد به خاطر وجود سنگ مرمری با نام «مراد» انجام میشود. در نهایت پیراهنی به نام پیراهن مراد آماده و تن بیمار میشود.